دلیل دیر مطلب نوشتنم
سلام عزیز خاله جون ببخشید ک یه چند روزی ننوشتم آخه یه شب ک عروسی دعوت بودیم یه شب دیگه خونه خالم بودم یه مهمونی اونجا بود درگیر خریدن وسایل مدرسم بودم وتمیز کردن اتاقم ک همه ی اینا یه هفته طول میکشید
پارسال 90/7/3 زنداییم به خاطر سرطان فوت کرد امروزم میخوان سر سالشونو بگیرن البته سه روز دیگه سر سالشونه ولی زود تر میگیرن
الانم ک ساعت 10:31 دقیقه هست دارم برات مطلب مینویسم حدود 1 ساعت دیگه من و مامان جونو خاله عالیه میریم تا یه تخته دیگه بگیرم با یک شلوار لی به مناسبت روز دختر
من مطلب زیادی ندارم ک دربارت بنویسم چون الان پیش من نیستی چند تا عکس از گوشی مامانت قبلا ریختم الان برات میزارمشون
نگاش کن چشاشو ای جان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی