مهدیارمهدیار، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

گل پسر خاله جون

علاقه ی زیاد به دایی جون

1391/6/20 13:25
نویسنده : fateme
485 بازدید
اشتراک گذاری

وقتی بیرجند بودی هر وقت داییت میومد پیشت وقتی نگاش میکردی غش غش میخندیدی یه روز ک رفته بودیم خونه دایی جونت تو توی بغل مامانت بودی همون موقع دایی جونت از کانون اومد وقتی نگاش کردی زدی زیر خنده بعد از چند دقیقه ک دایی جونت داشت باهات بازی میکرد رفت تو آشپز خونه تو همین لحظه ک نگاش کردی دیدی نگات نمیکنه جیغ دی ماشا الله خوبم جیغ میزدی گوش همه رو کر میکردی بعد همون لحظه دایی جونت نگات کرد زدی زیر خنده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

maman talaee
19 شهریور 91 20:06
سلام دوست من! اومدم بگم که پارمین جوون در اولین مسابقه زندگیش شرکت کرده و به رای شما دوست عزیز شدیدا نیاز داره ممنون میشم بیای وبلاگ پرنسس!